در کودکی پستی
در جوانی مستی
در پیری سستی
پس کی خدا راپرستی/
در کودکی پستی
در جوانی مستی
در پیری سستی
پس کی خدا راپرستی/
دور دنیا گرسیاحت می کنی باهوش باش
حرف مردم را به دل داده به لب خاموش باش
گر شراب اهل دوستی کامی به کامت ریزند
مردم این دوره عیارند تو باهوش باش.
تورا با غریبه می بینمو صدایم در نمیاید
دلم می سو زدو کاری زدستم برنمیاید.
مستی را بهانه کردمو گریستم
تا کس نداند که گرفتارتوهستم.
گرگی که مرا شیر دهد میش منست
بیگانه گر وفا کند خویش منست.
زندگی چیست/
خون دل خوردن است
اولش عشق و
اخرش مردن است.
به نام حضرت دوست که هرچه دارم ازاوست
میدونم که خیلی کارا کردمو غرق گناهم
وهیچ پلی رو برای بازگشت نزاشتم
امه استا کریم دلم گیربودو چشام دینا رو نمیدید
امیدوارم که توبه منو قبول کنی
شایدیه وقت وقت که نه
تنبلی کردم وکارا رو دروستو حسابی
انجام ندادم ولی قول میدم دیگه کار اشتباحی
نکنم .
خنجر دوستی
درمان ندارد
رفیق...
عشق فقط عشق لاتی
عرق با اب جو قاتی
شش ماه زندانی بدون ملاقاتی
فکر نکن ما لاتیم
ما فقط خاطر خواتیم.
وقتی که مردم دستهایم را از تابود بیرون
بگذارید تا همه ببینند که از این دنیا چیزی
با خود نمی برم وسرم را بیرون بگذارید
تا در اخرین دقایق خاطراتم را بیاد اورم
وتکه ای از کفنم را که روی سینه ام قراردارد
پاره کنید تا همه بدانند چقدر دوستش
داشتم و دارم.
تعداد صفحات : 3